اماکن مذهبی
هو
۱۲۱
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
همان کسانی که به ناحق از خانه هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد، همانا صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می شود به شدت ویران می شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می دهند یاری می رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
در بخشی از این آیه خداوند بر اهمیت تمامی مکانهایی که در آنها یاد خداوند می شود از هر دین و مذهبی صحه می گذارد و خود را حافظ آنها معرفی می کند.
مولانا در مثنوی میفرماید:
از سر ربوه نظر کن در دمشق
عرفا که از بلندای اندیشه وحدت وجود به انسانها می نگرند هیچ کس را بی نصیب از حقیقت نمی دانند و معتقدند هر کس به فراخور فهم و درک خود بهره ای از حقیقت دارد و هدایت تکوینی را جهانشمول می دانند.
کسی که از چنین بینشی برخوردار باشد دارای سعه صدر و وسعت مشرب خواهد بود و برکنار از تعصب است و لذا در زمینه عقاید مذهبی با کسی سر جنگ ندارد. از این روست که در سیره ی بزرگان دین و عرفای اسلام می بینیم که با پیروان سایر ادیان و مذاهب با حسن معاشرت رفتار می نمودند و در مباحثات خودشان با آنها با موعظه حسنه و حکمت، حقیقت را به آنها القا میفرمودند و از مجادلات بی حاصل و بی احترامی نسبت به معتقدات آنها پرهیز میکردند و دیگران را نیز از ان برحذر می داشتند.
عبادتگاه های آنان را محترم میشمردند و طبق تعالیم اسلام در آن اماکن نماز و دعا می خواندند.
کما اینکه در سفرنامه های جد عالیمقدار حضرت آقای رضاعلیشاه قدس سره امده است که هرگاه ایشان به زیارت و بازدید از کلیساها و معابد یهود و نصارا تشریف می بردند در آن اماکن مقدس که برای یاد خدا بنا شده است نماز میخواندند و آنجا را محترم میشمردند.
ناگفته نماند که در طول تاریخ، عده ای از کسانی که خود را متولی دین می خواندند و زعمای قوم بودند به نام خدا، خانه خدا را دکان مطامع دنیوی خود کردند و ظلمها و جورهای فراوانی به نام دین کردند.
ولی این شامل همه اماکن مذهبی نمی شود. شاید عقاید افراد در آن اماکن مطابق با من مسلمان شیعه ی پیرو تصوف نباشد ولی همینکه عده ای در آن مکان جمع شده و دست نیاز به سوی بی نیاز بلند میکنند، معنویت خاصی به آن مکان میدهد. و از طرفی هنر قدسی در این اماکن متجلی است و این هنر که بسته به معنویت است، مرا متحیر و شگفت زده می کند و بی اختیار حال خوشی برای من ایجاد میکند.
مثلا بنده به عنوان یک مسلمان بنا بر آیات قرآنی معتقدم که عیسی مسیح علیهالسلام مصلوب نشد ولی وقتی به کلیسایی میروم و صلیبی عظیم می بینم که از روی ارادت و عشق، هنرمند معتقدی پیکره رب خود (مسیح) را درست کرده، بی اختیار از این عشق و ارادت حال خوبی به من دست میدهد و معنویتی در آن میبینم.
لذا همیشه از دیدن اماکن مذهبی مختلف، مساجد و کنیسه ها و کلیسا ها و دیرها و صومعه ها و معابد لذت می برم و بحمدلله حال توجهی برایم پیش می آید. از اینرو هر موقع به سفر میروم چنانچه وقت اجازه بدهد و درب عبادتگاه مردم آن دیار باز باشد، بی شک وارد آنجا میشوم.
همه کس طالبِ یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانهٔ عشق است چه مسجد چه کِنِشت
امیدوارم خداوند چنان حالی عنایت بفرماید که همه عالم را آینه دیدار یار ببینیم و همراه با شیخ اکبر، محیی الدین بن عربی مترنم این مقال باشیم:
لقد صار قلبى قابلاً كل صورة
فمرعىً لغزلانٍ، ودير لرهبانِ
وبيتٌ لأوثانٍ، وكعبة طائفٍ
وألواح توراةٍ، ومصحف قرآنِ
أدين بدين الحب أنَّى توجهتْ
ركائبه، فالحب ديني وإيماني
التماس دعا
یاعلی مدد