۲ در باب موسیقی – قسمت
در انتهای پست قبل به رویۀ طریقت سلطانعلیشاهی گنابادی اشاره شد؛
به مرور زمان، بنابر صلاحدید بزرگان سلسلۀ علیۀ نعمتاللهی سلطانعلیشاهی (گنابادی) سماع فقط در خواندن اشعار بزرگان با صدای موزون و خوش متجلی میشود که مولای بزرگوار حضرت آقای حاج دكتر نورعلى تابنده مجذوبعلیشاه در یک سخنرانی دیدگاه خودشان را درخصوص هنر، موسیقی و جایگاه آن در مجالس فقری بيان فرمودند که در ادامه متن سخنرانی مذکور تقدیم میگردد، ايشان ميفرمايند:
«موسیقى عبارت است از تنظیم و هماهنگی اصوات. کمااینکه هماهنگی رنگها در نقّاشی، هنر میآفریند و هماهنگی و همراهی مصالح و مناظر در ساختمانها موجب هنر میگردد. در صدا نیز این وضعیت وجود دارد. نظم و هماهنگی اصوات را «موسیقی» میگویند. البتّه موسیقی ممکن است دو نوع باشد: موسیقیای که انسان را به یاد خدا بیندازد و موسیقیای که انسان را از یاد خدا دور کرده، در شهوات فرو برد. آن موسیقیای که انسان را در شهوات فرو برد «غنا» نامیده میشود و غنا حرام است و همین امر در مورد سایر هماهنگیهای هنری یعنی در نقّاشیها و عکاسیها وجود دارد، کمااینکه عکسها و نقّاشیهای اماکن متبرّکه انسان را به یاد خدا میاندازد و نقّاشیهای دیگر ممکن است از یاد خدا دور کند و مضرّ باشد. بنابراین موسیقی مطلقاً حرام نیست بلکه نوعی از موسیقی که غنا باشد حرام است ولی بههرجهت چون آمادگی و امکان انحراف در موسیقی بسیار است و تشخیص حدّ حلال و حرام آن مشکل میباشد لذا بطور کلّی استفاده از هرگونه موسیقیای که با آلات موسیقی ادا میشود و اصطلاحاً به آن ساز میگویند، در مجالس فقری صحیح نیست و در مجالس فقری فقط خواندن کتاب با آواز مُجاز است و غیر از آن مُجاز نیست، برای اینکه انحرافاتی رخ ندهد.»
(مورخ ١٩ مرداد ١٣٨٢)
مطلب فوق خلاصهای بود از رويۀ سلسلۀ گنابادى، ولى از آنجاکه اين مقاله به مبحث موسيقى و آواز بانوان به طور كلّى ميپردازد و سخن دربارۀ سلسلۀ عليه نيست به همين اندازه بسنده میشود و علاقمندان به اطلاعات بيشتر در این خصوص میتوانند به سایتها و منابع مورد تأیید بزرگ سلسله، حضرت آقاى ثابتعليشاه رجوع كنند.
در ادامۀ بحث با رجوع به منابع دینی و فقهی و سخنان بعضی از مراجع به این نتیجه میرسیم که نظر واحدی دربارۀ موسیقی و آواز بانوان وجود ندارد و در نتیجه نمیتوان حکمی قطعی و کلی بر جواز یا عدمجواز آن از لحاظ فقهی صادر کرد.
مهمترین واژۀ کلیدی در این مبحث، واژۀ غناست که مراجع دینی شیعۀ اصولی با استناد به این واژه فتاوى خود را در جواب استفتائات مقلدین خود صادر مینمایند. لذا درک این واژه برای روشنشدن حقیقت این حکم لازم است.
طبق تعریف عرفی، لفظ غناء به معنای آواز و صدای موزون یا همان موسیقی است.
آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی میفرمایند: «این صدای موزون و زیبا، در اسلام حرام نمیباشد.» (منتشر شده در “نامه الهیات” مقالۀ بررسی مبانی فقهی غناء و موسیقی در اسلام) و عدۀ زیادی و چه بسا اکثر فقها مانند ایشان معتقدند که قوانین اسلامی طبق فطرت بنا شده است و اینگونه نیست که هر لذّت و خوشی در اسلام ممنوع یا حرام باشد. آیتالله بجنوردی همچنین میفرمایند: «شارع مقدّس خوشآمدنی را حرام اعلام میکند که موجب زوال عقل و خروج از حالت تعادل در انسان و سوق به سمت فساد و فراموشی و غفلت از یاد خدا شود که این از نظر عقلاء نیز ناپسند میباشد.»
موسیقی بر تمام جانداران، حتی گیاهان و حیوانات نیز تأثیر مثبت میگذارد. نواختن نیلبک مارها را به رقص میآورد. در دانشگاه “کولورادو” تحقیقی شد که حاصل آن مقالهاى در «the journal of veterinary behavior» سال ۲۰۱۲ میلادی چاپ شد و در آن، دربارۀ این مطلب بسیار صحبت شده است که موسیقی باعث آرامش بسیاری از جانوران میشود و در سگها تاثیر زیادی داشته. در سال ۲۰۱۲ در دانشگاه «Leicester» تحقیقی بر روی گاوهای شیرده انجام گرفت که موسیقی باعث شیردهی بهتر و بیشتر گاوها میشود. در بسیاری از روستاهای ایران نیز بومیان هنگام دوشیدن گاوها، برای آنها آواز میخوانند لذا در اینکه موسیقی فینفسه بر اکثر جانوران تأثیر مثبت میگذارد شکی نیست.
شنیدن الحان و اصوات موزون در انسان هم تأثیرات زیادی میگذارد. موسیقی درمانی از رشتههای دانشگاهی است که امروزه رونق زیادی دارد. درمان با موسیقی در بین ملل مختلف از دیرباز رواج داشته و به طرق مختلف دیده میشود. نمونۀ آن در كشور ايران، موسيقى “زار” است، كه موسيقى محلى جنوب ايران است و اصالتاً از آفريقا به ايران آمده است. در اين نوع موسيقى سازهايى استفاده ميشود كه مهمترين آنها ساز تنبوره است كه فقط آنرا با اجازه بابا زار (گرداننده مراسم زار) يا شخص بابا زار نواخته ميشود و مضراب آن از شاخ جانوران است و در بسيارى از موارد جنبۀ درمانى دارد.
موسيقى حتی به صورت مناسک معنوی متجلی است، کمااینکه قرآن را با لحنی موزون و آواز و دستگاهی مشخص میخوانند و خود قرآن هم دارای وزن و زیبایی شگفتانگیزی است که حکایت از این دارد که از نغمات الهی است.
مطلب ديگرى كه اينجا بايد عرض كنم اينست كه منظور از اخلاقمداری و عدم خروج از حالت تعادل، سرخوشی ناشی از وجد معنوی نیست. گاهی شنیدن تلاوت قرآن مجید، بهقدری در انسان تاثیر میگذارد که شخص شنونده را از عالم ناسوت کنده و به سیر در ملکوت مشغول میکند. ماجراى جذبه ناگهانى فضيل عياض در تذكرة الاولياء بيانگر همين مطلب است كه شيخ عطار ميفرمايد:
درميان کاروان يکی قرآن میخواند. اين آيت به گوش فضيل رسيد: “أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ” (سوره حدید – آیه ۱۶) آيا وقت آن نيامد که اين دل خفتۀ شما بيدار گردد. تيری بود که بر جان او آمد. چنان آيت به مبارزت فضل بيرون آمد و گفت: ای فضيل! تاکی تو راهزنی؟ گاه آن آمد که ما نيز راه تو بزنيم. فضيل از ديوار فرو افتاد و گفت: گاه گاه آمد از وقت نيز برگشت.
مولانا هم در داستان پیر چنگی در مثنوی معنوی میفرماید:
انبيا را در درون هم نغمههاست طالبان را زان حيات بي بهاست
نشنود آن نغمهها را گوش حس کز ستمها گوش حس باشد نجس
و بالطبع اشعار عرفانی و صوفیانه که حاصل الهامات قلبی و غیبی است و خواندن اشعار عارفانه با صدای خوش، در بسیاری از موارد سبب انقلاب و تحوّل حال و بیخودی میشود، از اینرو این حال و شور با عدم تعادلی که حاصلش بیاخلاقی است، متفاوت است. بلکه این شور و حال صوفیانه راهی است به سوی معشوق و به هیچوجه باعث غفلت نیست.
آیتالله موسوی بجنوردی در “مجموعۀ مقالات فقهی و حقوقی و اجتماعی” خود در تعریف غناء میفرمایند: «بنابراین در تعریف غناء میتوان گفت که غناء عبارت است از صوت همراه با ترجیع و طرب مشیر شهوت با الفاظ ناپسند که بهطور مجموع سبب زوال عقل شده و در نهایت انسان را به سمت انحراف سوق داده و موجب فراموشی یاد خدا و غفلت از او میشود.» پس آن صوفی و عارف که طبق فرمودۀ حضرت شاه نعمتالله ولی:
ز اسرار الست در سماعیم وز جام بلاش در خروشیم
با این الحان به یاد عهد روزگار الست و معشوق حقیقی میافتد، مسلماً موسیقی برایش حرام نیست، بلکه لذتی است معنوی:
مغنی کجایی به گلبانگ رود به یاد آور آن خسروانی سرود
که تا وجد را کارسازی کنم به رقص آیم و خرقهبازی کنم
در ادامۀ مقاله که در پست بعد منتشر میشود به مابقی بحث غنا و ادامۀ موضوع میپردازیم.