مطالب

رحمتی برای عالمیان، دینی برای صلح و عافیت ۲

همانطور که همه می دانیم از وقتی شبکه های اجتماعی پا گرفته اند عده ای شروع به ضدیت و مخالفت با دین مقدس اسلام در فضای مجازی کرده اند. یکی از ایرادات و شبهاتی که مخالفان اسلام و پیامبر اخیراً بطور مکرر مطرح می کنند و روی آن مانور می‌دهند، مسئله جهاد در صدر اسلام و جنگ های پیامبر است. متاسفانه عده ای مغرض و معاند در کمال بی انصافی سعی دارند اینطور وانمود کنند که در صدر اسلام، پیامبر به زور شمشیر و با خشونت، اسلام را به قبایل عرب قبولاند و پس از او نیز، پیروانش این رویه را ادامه دادند و به کشورگشایی پرداختند و اسر و نهب و قتل و غارت و تجاوز به ایرانیان و رومیان، سیره پیامبر اسلام و پیروان اوست. اینها به آیاتی از قرآن نیز برای اثبات دعوی خود استناد می کنند. در اینجا بطور مختصر به چند آیه از قرآن در باره جهاد می پردازم و خوانندگان محترم را برای آگاهی بیشتر به منابع تفسیری و تاریخی معتبر ارجاع میدهم.
در قرآن سوره بقره آیه ۱۹۰ میفرماید:
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا…
و در راه خدا با کسانی بجنگید که با شما می جنگند و از حد عدالت خارج نشوید …
در آیه بعدی میفرماید:
وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ …
و با دشمنان نزد مسجدالحرام نجنگید مگر اینکه آنها در آنجا با شما بجنگند …
در سوره نساء آیه ۹۰ میفرماید:
فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا
اگر دشمنان از شما روی گرداندند و از راه مسالمت با شما وارد شدند خداوند راهی برای شما علیه آنها قرار نداده است
این آیات به خوبی نمایانگر آن است که جهاد در راه خدا جنبه دفاعی داشته و برای تغییر عقیده دیگران و اجبار آنها به پذیرش اسلام نبوده است. و لذا در آیات مشابه دیگری نیز به این نکته تاکید شده است که هرگز شما آغازگر جنگ نباشید بلکه هر گاه مشرکان برای نابودی شما تجهیز شدند و بر شما حمله ور شدند، شما مجاز هستید که از خودتان دفاع کنید و با آنها بجنگید همانطور که آنها با شما می جنگند و مکرر توصیه میفرماید که هرگز از حد عدالت خارج نشوید و اگر دشمنان شما دست از جنگ برداشتند و تسلیم شدند یا خواستار صلح شدند، از پیشنهاد صلح آنها استقبال کنید.
بسیاری از غزوات پیامبر همچون بدر و احد و احزاب (خندق) جنگهایی بوده که جنبه تدافعی داشته اند.

برخی دیگر از غزوات پیامبر با قبایلی بوده که در دورانی که پیامبر ساکن مکه بودند یا ابتدای استقرار آن حضرت در مدینه با ایشان پیمان صلح بستند ولی پس از مدتی عهد و پیمان خود را شکستند و با دشمنان مسلمانان همدست شدند و سعی در اخراج پیغمبر از مکه داشتند یا همچون یهودیان مدینه به مشرکان برای نابودی مسلمانان در تجهیز سپاه کمک کردند یا خدعه کردند و قصد ترور پیامبر را داشتند.
این نقض عهد و «نکث ایمان» و پیمان شکنی از بزرگترین گناهان در بین اعراب بود. و مجازات بسیار سنگینی برای آن در نظر داشتند.
در قرآن در اینباره میفرماید:
وَإِن نَّكَثُوا أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ (توبه – ۱۲)
و اگر پیمانهای خود را شکستند و در دینتان طعن قرار دادند پس با پیشوایان کفر بجنگید، عهد و پیمانی برای اینها نیست، شاید منزجر شده و برگردند.
و باز در آیه بعدی میفرماید:
أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ …
چرا با قومی که عهد خود را شکستند و سعی در اخراج پیامبر داشتند و اول بار آنها جنگ را با شما آغاز کردند نمی جنگید؟…
این آیات به خوبی دال بر این است که پیمان شکنی گناهی نابخشودنی است و لذا خداوند به پیامبر و مسلمین دستور میدهد که با مشرکان یا اهل کتاب (یهود) که نقض عهد و پیمان کرده اند و بر خلاف میثاق خود رفتار کرده اند بجنگند.
و لذا جنگ با قبایل یهودی بنی قینقاع و بنی قریظه و بنی نضیر بخاطر پیمان شکنی آنها و توطئه ایشان بر ضد پیامبر و مسلمانان بود. بویژه درباره داستان تنبیه شدید بنی قریظه که دستاویز عده ای برای طعن در دین اسلام شده است باید گفت که طبق تواریخ یهودیان مدینه علیرغم اینکه با پیامبر پیمان صلح بسته بودند سه بار خیانت کردند. بار اول و دوم پیامبر حکم به اخراج آنها از مدینه کرد ولی بار سوم که آنها در جنگ احزاب (خندق) با قبایل مشرک برای نابودی اسلام همدست شده بودند و خیانت بزرگی به مسلمانان کردند، لازم بود که بشدت مجازات شوند و از آنجا که پس از تسلط مسلمانان بر آنها، خودشان به حکم سعد بن معاذ از قبیله اوس رضایت داده بودند. او حکم کرد که مردان جنگی آنها کشته شونو این حکم در یک روز اجرا شد.
البته در این باره کتب سیره و مغازی روایت های مختلفی نوشته اند و متاسفانه خیلی از آنها اغراق آمیز نوشته شده است. برخی گفته اند که این سران یهود و مردان جنگی آنها بدست افراد قبیله اوس کشته شدند برخی نوشته اند علی و زبیر مسئول اعدام انقلابی آنها شدند. این اختلاف روایات و بزرگنمایی وقایع صدر اسلام در دوره تاریخ نویسی امویان و عباسیان بنا بر ملاحظات قبیله ای فراوان بوده است. که در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست و خوانندگان محترم را به کتب مفصل مثل «الصحیح من سیرة النبی الاعظم» و نیز «سیره رسول خدا» از رسول جعفریان و کتاب بسیار مفید «رحمت نبوی، خشونت جاهلی» نوشته صابر اداک ارجاع میدهم.

و در پایان یادآور میشوم که طبق آیات قرآن اگر قوم و قبیله ای باشد که اگر چه کافر و مشرک باشند ولی ابتدا جنگ با مسلمانان را آغاز نکرده باشند و سعی در اخراج مسلمانان از دیارشان نداشته باشند ، خداوند درباره اینها می‌فرماید:
لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ… (ممتحنه – ۸)
خدا شما را از دوستی و عدالت ورزیدن با کسانی که با شما در راه دینتان نمی جنگند و شما را از خانه و‌ دیارتان بیرون نکرده اند، نهی نمی کند…
از این آیه نتیجه میشود که مسلمانان می توانند با کافران و مشرکان و اهل کتاب که با آنها در حال جنگ نباشند هم پیمان باشند و روابط حسنه اقتصادی و سیاسی و … داشته باشند.
پس هیچ کدام از جنگ های پیامبر برای تحمیل عقیده اسلام به کسی نبوده است کما اینکه در قرآن میفرماید:
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ (بقره -۲۵۶)
در پذیرش اسلام هیچ اکراه و اجباری نیست بلکه انسان باید با طوع و رغبت و با آگاهی آنرا بپذیرد.

مقالات مرتبط

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

همچنین بررسی کنید
Close
Back to top button